سلام ای بهترینم!!!!!!!!!!!

صبت بخیر..

الهی که خسته نباشی....

امروز 15 بهمن هست....

کنکور حاج خانم فردا صب ساعت هشت هست...

دیروز رفته بود کارتش رو گرفته بود...

دیشب نیم ساعت حرف زدیم...

مریم امروز تا ظهر میخونه ....بعدازظهر هم دیگه استراحت وفردا هم که آزمونش هست..

انشالله موفق باشی گلم....

ما هم دیگه باید یواش یواش وسائلمون رو جمع کنیم واز اینجا بریم..

آخه صاحب خونه داره میاد....

این مدت که نبود ما اینقد زیاد اینجا اومدیم ..

دیگه وقتی سرکارخانم تشریف بیارن ما زحمت کم میکنیم..


خیلی حرف دارم که بزنم در مورد این مدت..

در مورد دلتنگیها..

درمورد شب و روزهایی که حتی ی اس دادن رو هم حروم کرده بودیم.

حتی ی دقیقه حرف نزدیم....

هر چی بود فقط تحمل کردیم...

باشه..الهی شکر....ما راضی هستیم به رضای خدا....

ولی الان حوصله نوشتن ندارم....

به امید خدا سرفرصت حرفام رو مینویسم...

مریمم..

انشالله موفق باشی و مزد این همه زحمت رو بگیری...

دوست دارم همسر مهربونم..........