سلام نفسم...
صبت بخير....
ديشب خيلي خسته بودم...
زود خابيدم.....مريم وقتي ميخاست بخابه اين اس رو برام فرستاده بود
.وقتي صب خوندمش كلي ذوق كردم...
گفتم اينجا بنويسمش:
هيييس..بابايي محمدت خوابه...خسته س...اينقد بهونه ش نگير...نيگاش
كن...فداش بشم....خابالوي خودم....
چه جوري خابيده...حالا شمام بخاب...خب..باشه..باباييم رو آروم بوسش
كنم..برم...بوس..بوس.. ....دوست دارم
بابايي محمدم....شبت قشنگ.....
+ نوشته شده در پنجشنبه هفتم آذر ۱۳۹۲ ساعت 8:54 توسط محمدومریم
بسمـٍٍ الله الرحمنــٍٍٍٍ الرحیمــ "