لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست…
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد…
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان…
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار…
لمس کن لحظه هایم را…
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن…
همیشه عاشقت میمانم
دوست دارم بهترين بهانه ام
زیباترین سخنی که شنیدم٬ سکوت دوست داشتنی تو بود...
زیباترین احساساتم٬ گفتن دوست داشتن تو بود...
زیباترین انتظار زندگیم٬ حسرت دیدار تو بود...
زیباترین لحظه زندگیم٬ لحظه با تو بودن بود...
زیباترین هدیه عمرم٬ محبت تو بود...
زیباترین تنهاییم٬ گریه برای تو بود...
وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
که جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم…
دوستت دارم !
فقط همین!
سلام همسر مهربونم..
الان داشتم نگاه عکست می کردم..
خیلی دلم برا دیدن اون چشای خشکلت تنگ شده..
فدای اون صورت نازت واون خنده ی قشنگت بشم....
الهی دورت بگردم....
الهی قربونت برم.....
دردت بجون محمدت...
همه کسم..
نفسم..
عشقم..
امیدم..
دوست دارم...
الان که دارم می نویسم ساعت 3 عصر روز ششم بهمن ماه 92 هست..
هفته ی آینده مریم آزمون ارشد داره..
البته کل آزمون ارشد تو سه روز برگزار میشه..
تا آخر این هفته مشخص میشه که روز دقیق آزمون دقیقا چه روزی است..
مریم هم این روزا داره با تمام توان درس میخونه...البته درس که نه.
.داره مطالب که خونده رو مرورمیکنه و نمونه سوالات آزمون ارشد
سالهای گذشته رو برا آشنایی بهتر باآزمون مرور میکنه..
من هم که دیگه از همه چی محروم شدم مجبورم بیام
اینجا و حرف بزنم تا ی کم آروم بشم...
خدایا خودت به مریم کمک کن تا بتونی از این همه
زحمت که تو این مدت کشید حداکثر استفاده رو ببره و موفق بشه.......
الهی آمین...
واقعا خسته نباشی....
خدا قوت........
الان که دارم می نویسم بغض گلوم رو گرفته......
دارم آهنگ برام هیچ حسی شبیه تو نیست از خواجه امیری رو گوش میدم...
خیلی باهاش خاطره دارم.....
یادش بخیر تابستون چقد این آهنگ رو گوش کردم..
یه مدت هم اهنگ خونمون بود..
هنور وقتی گوش میدم حالم خوب میشه...
یادش بخیر......
دلم خیلی تنگ شده خیلی....
دلم گریه میخاد...
ی گریه سیر...
ولی...
گریه نمیکنم...
بخاطر تو....
البته وقتی تو بیای اینجا واین رو بخونی دیگه کنکورت تمام شده....
فدات شم همه ی زندگیم
همه ی عشقم..
دوست دارم...
امروز اومدم تا باهات دردل کنم...
خیلی دلم تنگ شده خیلی...
ولی جرات ندارم بهت بگم..
امروز صب هم که زنگ زدی خاستم بگم که تو گریه کردی.....
به زور جلو خودم رو گرفتم...
ولی دیگه داره تموم میشه...
انشالله...به امید خدا....
دوست دارم...نفسم...
مریمم:
من به تو گفتم که دلتنگ توام.......
توبه من گفتی تحمل کن گلم!
من به تو گفتم تحمل تا به کی؟
تو به من گفتی که من مال توام....
من به تو گفتم عزیز خشکلم......
تو به من گفتی تمام هستی ام....
من به تو گفتم تو را من لایقم؟....
تو به من گفتی به عشقت صادقم......
من به توگفتم فدات شم جیگرم.......
توبه من گفتی به قربان توام.........
من به تو گفتم عسل،جون دلم.....
تو به من گفتی قرارم،همسرم.....
من به تو گفتم تو دلدار منی........
تو به من گفتی عزیز دورمی.......
بالاخره ماه بهمن رسید...
ماهی که خیلی منتظرش بودیم...
چقد برا اومدنش ثانیه شماری کردیم..
آخه ماه سرنوشت من وتو هست....
کنکور تو....
انشالله آشنایی خانواده ها....
از همه مهمتر تو این ماه بود که خدا تو رو به من هدیه داد....
12 بهمن روز تولد توست..
خدایا شکرت که مریم رو به من هدیه دادی................
پیشاپیش تولدت مبارک...
این اس رو اون روزی که رفته بودم پیش داداشم کنار ساحل نشستم وبرا نفسم فرستادم:::
چه زیباست نشستن کنار ساحل دریا....
وخیره شدن به موجهایی که با تمام وجود به سمت صخره ها می آیند..وهمه ی هستی شان را فدای آرامش ساحل نشینان می کنند......
چه بیقرار است دل دریا.....!
چقد شبیه دل ماست دل دریا........
پرالتهاب وپرجنب وجوش...
دائما در حال حرکت......
چه دلنشین است وقتی موج وصخره این دو دوست صممیمی به هم می رسند.....
موج جانش که تمام هستی زندگیش هست را فدای صخره می کند...
ای کاش من هم مث ی موج همه ی هستیم را فدای تو کنم وتو هم مث ی صخره محکم واستوار پشتم باشی.....
تا آخر دنیا....
دوست دارم عزیزترین کسم.....
گل همیشه بهارم.
مریم بانو........
بسمـٍٍ الله الرحمنــٍٍٍٍ الرحیمــ "