سلام به تو دوست عزیز.
این وبلاگ رو من محمد وگل همیشه بهار زندگیم مریم ساختیم....
علت ساختنش هم نشون دادن عشقمون به همدیگه هست!!!!!
هدفمون هم این هست تا دردلهامون رو تو لحظات تنهایی به هم بزنیم!!!
هر وقت که دلمون گرفت میایم اینجا وحرف میزنیم!!!!!!
نظر خواهی رو غیر فعال کردیم چون دوست نداشتیم
کسی تو در دلهامون فضولی کنه!!!
انشالله خدا مادوتا رو را به همه ی آرزوهای خوبمون برسونه!!!!!!
امروز پنج شنبه ست بعدظهر که فیتیله بعدظهر تعطیله..
فردا هم که فیتیله جمعه تعطیله باز تو نیستی..
دلم اندازه همه دنیا برات تنگه انگار نه انگار تا الان پیشم بودی...
خدایا من دلم برا محمدم تنگ شده ...
برای چشمهایت!
برای من...
برای دردهایم!
برای ما...
برای این همه تنهایی!
ای کــــــــــاش خدا کاری بکند!!!
سلام تک ستاره آسمون قلبم
داشتم فکر میکردم:
چقد لذت بخشه یه بهونه واسه گفتن حرفای عاشقونه داشته باشی
خیلی آرامشبخشه وقتی یه جایی بتونی از حست بگی
چقد حس قشنگیه وقتی داری فکر میکنی که چقد الان تنهایی ,چقد دلگیری,
چقد غمگینی یهو یکی ازت خبر بگیره و رشته افکارتو پاره کنه
چقد خوبه که عاشق باشی و دوست داشته باشی و گاهی برای عشقت دلتنگ
و خوبتر از همه اینا,اینه که عاشق توام و واسه تو دلتنگ.....
گل مریمو دوست دارم همیشه ای گل مریم دوستت دارم من
تو رو روی چشمام میزارم من
شنیدم که به تو میگن خود خواهی
ولی از دید من تو بیگناهی
مریم ُگل همیشه بهارزندگیم دوست دارم .
یه جوری شبیه عشق و عادته.....
تو رو من یه جور دیگه دوست دارم......
یه علاقس که تا بی نهایته.....
با تو من حس قشنگی دارم....
وقتی با توام دلم ارومه.....
دوست دارم فدای اون چشمات بشم....
انگاری هر لحظه میگذره ...اروم اروم...به تو وابسته میشم......
دلتنگتر از همه دلتنگها
گوشه ای میشینم
و میشمارم حسرتهارا
و محاکمه میکنم وجدانم را
من کدام قلب را شکستم
وکدام احساس را له کردم
و کدام خواهش رانشنیدم
وبه کدام دلتنگی خندیدم
که چنین دلتنگم ...
هیچ دلی بی بهانه نمی تپد
نمیدانم بهانه ها دلگیرند
یادلها بهانه گیر!!!
پر احساسی چش سیاهی
وقتی باهامی کل دنیا
باهمه تلخیهاش واسم شیرینه
یه حس خوبی مثل رویا
نمک خنده هات به دل میشینه
****
پیشم بمونی همیشه ای کاش
یه عمرعروس خونه ی خیال من باش
یه لحظه بی تو یه عمر عذابه
برق لبهات به سرخی جام شرابه
تا توو آغوش منی آروم آرومم
موهاتو وا میکنی ماه میشی خانومم
گرمی دستای تو گرمی خورشیده
آسمون عاشق شده وقتی تورو دیده
قربون خندت بس که ماهی
پر احساسی چش سیاهی
وقتی باهامی کل دنیا
باهمه تلخیهاش واسم شیرینه
یه حس خوبی مثل رویا
نمک خنده هات به دل میشینه
حادثه حضور تو بود...
چقدر تنهایم!!!
وقتی گاهی کم می شوی...
رفتن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها
دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها
گرچه دیگر همه جا پر زجدایی شده است
مشکل از طاقت دل هاست نه از فاصله ها
نقش کم رنگ سرابی که گذر گاه من است
شاید از چشم تو پیداست نه از فاصله ها
همه درها شده بستــــــه ز غم فاصله ها
زخم هر عشق ز درهاست نه از فاصله ها
گرچه دیگر همه کس سرد شده اند، این یکبار
عطر نفس های تو 
زندگی می گذرد
چه به شادی چه به غم
اندرین خانه ی کوچک که دلم پیش تو است،
با من ای يار بمان...
در دو روز غم و شادی هامان
چشم هایت با من
اشک هایت با من...
و بدان ارزش عشقم
کمتر از مجنون نیست
و وجودم...
از همه زیبا تر
آتش عشق مرا سرد نکن
زندگی را به دلم زهر نکن
من که دلبسته به آغوش توام..
زنده بر عطر نفس های تو ام
و تو هم...
تا ابد با من باش ....
تا که ثابت بکنیم عشقمان بی همتاست...
برام هیچ حسی شبیه تو نیست...
بگذار بگویند خسیسم
من
دوستت دارم هایم
را الکی خرج نمیکنم
جز برای مهربانی خودت . . .
مـــی دانی....؟؟
همه ی این نوشته ها
بهانه ایست برای
اعتراف دوسـت داشتنـت ...
یه وقتایی هست که دوست داری عشقت خواب باشه و خیلی حرفارو تو خواب بهش بگی
بگی که بدون اون میمیری
بگی که از بودنش خدارو ممنونی
بگی که تمام دنیای تو توی اون خلاصه شده
یا حتی آروم ببوسیش و خیالت راحت باشه که آرووووم خوابیده
وتا صبح بهش نگاه کنی و از دوست داشتنش لذت ببری...
بی صبرانه منتظر همچین روزی هستم...
امید روزهای روشنم را
به چشمان سیاهت بسته بودم
دلم گرم حضورت بود ، هرچند
از این سرمای دنیا خسته بودم
سرم سر ریز سودای لبی سرخ
دلم تنگ تنی تبدار و عاشق
هوای رفتن از این شهر خاموش
سفر ،دریا و دل بستن به قایق
هجوم فکر های ناهماهنگ
تنی لرزان و پاهایی گریزان
منو حکم درست و اشتباهش
همه احساس و عقلم پای میزان
دلم دیگر به فکر زندگی نیست
فقط نام تو را می خواند و بس
هوای تو به سَر دارد شب و روز
رها گشته زِ قید ناکس و کس
شبی دیده تو را شیدا تر از خویش
به دست چشمهایت دل سپرده
ز ِ نو آغاز کرده زندگی را
از آن روزی که در پای تو مرده
دلم سوی تو می آید ولی عقل
صدایش میکند : بر گرد برگرد
جدال مست و هشیار است و تنها
به زخم من نمک می پاشد این درد
تو را می خواهم و انگار دنیا
نمی خواهد تو را با من ببیند
اگرچه خوب می داند محال است
کسی غیر از تو در این دل نشیند
به پای ساحل چشمم نشستم
تو را می بینم اما در خیالم
مرا یک روز خواهد کشت، آری
تمام آرزو های محالم….
واقعا احسنت به سلیقت!!!
امروز روزه گرفتم !!!رفتم پیشواز!!!!!!
ولی همش رو بعد از خدا مدیون مریم خود خود خودم هستم!!!!!!!
اون با اینکه امروز نمیخاست روزه بگیره با من بیدار شد!!!!
واقعا مدیونت هستم!!!!!!
امروز موقع افطار دعات میکنم !!!!گلم!!!!!!!!
عزیزم!!!!!!
نازم!!!!!!!!!
الهی محمد دورت بگرده!!!!!!!
انشالله زود خوب بشی وبتونی روزهات رو بگیری!!!!!
دوست دارم مریم گل زندگیم!!!!!
مواظب خودت باش!!!!!!!
محمد بدون تو میمیره........
امیدوارم خوشت بیاد!!!
خب چرا اینقدر دیر اومدی نمیگی من نگرانت میشم...
خدایا محمدم روزه ست خودت بهش نیرو بده که این
همه کارو انجام بده و حالش خوب باشه!!
خدایا مواظب محمدم باش..
بسمـٍٍ الله الرحمنــٍٍٍٍ الرحیمــ "