سلام عشقم..
صبت بخیر...
دیشب اندازه ی دنیا دلم تنگ شده بود...
جالب اینکه مریم هم همزمان دلش تنگ شده بود..
من بعد از نمازم ی ص قرآن خوندم...
داشتم دعا می کردم که یهو گوشیم زنگ خورد..
وای اصلن باورم نمیشد..
مریم بود...
خیلی خوشحال شدم....
ی کوچولو حرف زدیم..
وای چقد دلم آروم شد...
فدات بشم عزیزدلم...
قربونت برم...
مریم گفت که داره مطالب رو جمع وجور میکنه...
موفق باشی گلم...
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 9:15 توسط محمدومریم
|