فکــر نکـن کـه بـه پـایـت می نشینــم …
بلنـد میشـوم ، آرام چـرخـی میـزنــم و مطمئــن میشــوم کـه نیستـی
بعـد بــرمیگـردم سَــرِ جـایـم ، ســرم را میگـذارم روی زمیــن و می میـرم
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 11:48 توسط محمدومریم